پسر و دختر
 
 

رضا شاه به زور میخواست چادر رو از سر زن ها برداره هیشکی زیر بار نمیرفت

 حالا میخوان به زور چادر سر زن ها بکنن بازم کسی زیر بار نمیره !

یعنی لجباز تر از زنها تو کهکشان پیدا نمیشه ها!


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 20:32 :: توسط : پونه و سعید


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:29 :: توسط : پونه و سعید

مشترک گرامي شما برنده يک شوهر خوشگل شده ايد جهت دريافت اطلاعات بيشتر به سايت

شتردرخواب بيند پنبه دانه گهي لپ لپ خوردگه دانه دانه

مراجعه فرماييد.


باتشکر شرکت بشين تابياد


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 17:33 :: توسط : پونه و سعید

سلام به همه ی پسرای گل گلاب

بچه ها چندروزی هست ازاین دخترا خبری نیست

نکنه فهمیدن نمیتونن با ما پسرا دربیفتند

 فرار رو برقرارترجیح دادن

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 25 دی 1390برچسب:, :: 14:8 :: توسط : امیررضا


 

 
 
دويست و پنجاه سال پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم به ازدواج گرفت.
 
 
 با مرد خردمندي مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختري سزاوار را انتخاب کند.
 
 
 وقتي خدمتکار پير قصر ماجرا را شنيد بشدت غمگين شد، چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود، دخترش گفت او هم به آن مهماني خواهد رفت.
 
 
 مادر گفت: تو شانسي نداري، نه ثروتمندي و نه خيلي زيبا. دختر جواب داد: مي دانم هرگز مرا انتخاب نمي کند، اما فرصتي است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم.
 
 
 روز موعود فرا رسيد و شاهزاده به دختران گفت: به هر يک از شما دانه اي مي دهم، کسي که بتواند در عرض شش ماه زيباترين گل را براي من بياورد.... ملکه آينده چين مي شود.
دختر پيرزن هم دانه را گرفت و در گلداني کاشت.
سه ماه گذشت و هيچ گلي سبز نشد، دختر با باغبانان بسياري صحبت کرد و راه گلکاري را به او آموختند، اما بي نتيجه بود، گلي نروييد.
 
 
 روز ملاقات فرا رسيد ، دختر با گلدان خالي اش منتظر ماند و ديگر دختران هر کدام گل بسيار زيبايي به رنگها و شکلهاي مختلف در گلدان هاي خود داشتند.
 
 
 لحظه موعود فرا رسيد.
 
 
 شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسي کرد و در پايان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آينده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسي را انتخاب کرده که در گلدانش هيچ گلي سبز نشده است.
 
 
 شاهزاده توضيح داد: اين دختر تنها کسي است که گلي را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسري امپراتور مي کند: گل صداقت
همه دانه هايي که به شما دادم عقيم بودند، امکان نداشت گلي از آنها سبز شود!!!

یکم یاد بگیرید راست گو باشید ...

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 24 دی 1390برچسب:, :: 17:56 :: توسط : دانیال

این کلیپ رو حتما دانلود کنید

دختره داره تکچرخ میزنه با موتور

دخترا روز به روز دارن پیشرفت میکنن ....موفق باشید خانوما

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 24 دی 1390برچسب:, :: 13:35 :: توسط : پونه و سعید

 

صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت ۱۰ صبح همه بیدار میشوند…
سلام سارا جان
سلام نازنین،
صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی…

صبحانه:
وا… آقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه …
آره، تازه پاره هم میشه …
وای وای خاک میره تو دهنمون …
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا …

ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟
مگه ما کلفتیم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو …
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

بعد از ناهار
فرمانده: کجان اینا؟
معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود…
هوووو…. بی شعور
مگه خودت خواهر
مادر نداری…
بی آبرو گمشو بیرون…
وای نامحرم…
کثافت حمال…
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)

بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه
اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.

شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا…عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز ۲ نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم
چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما
اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!


 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 23 دی 1390برچسب:amirali, :: 19:21 :: توسط : امیرعلی

یه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمی شه

یه دختر خوب بیشتر از ۳ ساعت توی حموم نمی مونه

یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه

یه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و سرکاره) ۱۰۰۰۰۰ تا دروغ نمی گه

یه دختر خوب از مثلاً ۶ ساعت وقت کلاس خودش ۵ ساعتش رو نمی پیچونه

یه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمی کنه

یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری

یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمی شه

یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش باباشو انقدر تو خرج نمی اندازه

یه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده

یه دختر خوب توی قرار با پسر کلاس زورکی نمی آد و پدر کارمند بیچاره اش رو مدیرعامل و رئیس قلمداد نمی کنه

یه دختر خوب دیگه به دختر افغانی ها حسودی نمی کنه

یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید ۱۰۰۰۰ تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره

یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه

دختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه (صغرا= هانی – کبری= شانی)

یه دختر خوب از دماغ فیل نمی افته که نه؟

یه دختر خوب توی مسافرت به خاطر کسی که روش کلید کرده، باباشو توی منگنه قرار نمی ده که بابا تندتر برو!

یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی شادمهر عقیلی و نخ سوزن محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی زنه

یه دختر خوب وقتی لباس آنچنانی برای خودنمایی ندارد از همسایگانش قرض نمی کند

و در پایان بازم خواستم بکم که دختر خوب اصلا وجود ندارد


ارسال شده در تاریخ : جمعه 23 دی 1390برچسب:AMIRALI , :: 19:17 :: توسط : امیرعلی

اولی: هیچ فحشی بدتر از این نیست که یه پسر به ادم شماره ایرانسل بده


دومی: تو این اوضاع بی شوهری اگه کد پستی هم دادن باید بگیری
!

 

سعید


ارسال شده در تاریخ : جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 10:54 :: توسط : پونه و سعید

پسرها به خاطر دوستاشون حتی از عشقشون میگذرن

ولی دخترا برای اینکه پسری رو بدست بیارن آرزو میکنن که

سر به تن دخترای دیگه نباشه
 
سعید

ارسال شده در تاریخ : جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 9:41 :: توسط : پونه و سعید

عمل بینی یا همون دماغ تفاسیر زیادی موجود هست ولی یه شعر در این زمینه هست بشنویم:

اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلیت میجنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده
   

 


اگر که مثل فیله
و یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله
غصه نخور، اصیله
هی نرو پشت پرده
دماغ عمل نکرده


یکی میگه درازه
خیلی ولنگ و وازه
یکی میگه ترازه
غصه نخور که نازه
ببین خدا چه کرده
دماغ عمل نکرده

 

      


دماغ نگو جواهر
سوژهی شعر شاعر
طویل فیالمظاهر
پدیدهی معاصر
آهای تخم دو زرده
دماغ عمل نکرده

 

   

 

 

 
با اون دماغ همیشه
عکس تو پشت شیشه
تو سینما چی میشه
شکستن کلیشه
کاشکی بری رو پرده
دماغ عمل نکرده

 

 


کم باباتو کچل کن
یا خودتو مچل کن
کی بت میگه عمل کن
قصیده رو غزل کن
میشی له و لورده
دماغ عمل نکرد

 

 


چهقد دماغ دماغ شد
قافیهمون چلاق شد
هی، یکی- چل کلاغ شد
تصنیف کوچه باغ شد
بره که برنگرده
دماغ عمل نکرده


ارسال شده در تاریخ : جمعه 23 دی 1390برچسب:AMIRALI, :: 9:31 :: توسط : امیرعلی

 دخترن دیگه!!!
 
 
دخترا هم آره.jpg 
 

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 23:58 :: توسط : پونه و سعید

بچه ها این برگه امتحانی یه آقا پسر زرنگه

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 20:12 :: توسط : پونه و سعید

سلام
يادداشت هاي يك دختر ترشيده




اگر من هنوز ازدواج نکرده ام ...

تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروسخوان می روم و صلاة ظهر می آیم و شانس دیده شدن را از دست می دهم!

تقصیر خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!

تقصیر بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بیاید!

تقصیر مامان است… مگر نمی گویند مادر را ببین دختر را بگیر؟!

تقصیر پسرعموست که نفهمید عقد دختر عمو و پسر عمو را در آسمان ها بسته اند!

تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من خواستگاری کند!

تقصیر مادر شوهر عمه است، می دانم که بختم را او بسته!

تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند!

تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند!

تقصیر تلویزیون است که توی همه سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کنند و اصلا به مشکلات ما جوان های ازدواج نکرده نمی پردازد!

تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می کنند!

تقصیر دولت است که فکری برای حل بحران ازدواج جوان ها نمی کند!

تقصیر مجلس است که به جای سربازی اجباری، پسرها را مجبور به ازدواج اجباری نمی کند!

تقصیر مردم است که انقلاب کردند و باعث شدند مدارس مختلط جمع بشود!

تقصیر عراق است که کلی از پسرهای آماده ازدواج ما را به کشتن داد!

تقصیر انگلیس است، این که اصلا گفتن ندارد. همه می دانند که همیشه و همه جا کار، کار انگلیس است!

تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گمشده ام به هم برسیم!

تقصیر قمر است که روز به دنیا آمدن من در عقرب بوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:AMIRALI, :: 20:9 :: توسط : امیرعلی

قلب پسرا مث پارکینگ میمونه که هیچ وقت تابلو ظرفیت تکمیل روش نصب نمیشه

(الحق که هر کی گفته راس گفته)

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 20:7 :: توسط : پونه و سعید

 

تصویری از کنکور دخترا و پسرا(جون من مقایسه کنین)

آقا پسرااااااا

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 19:47 :: توسط : پونه و سعید

 

 
 
دخترها نمي‌توانند :
 

1- با داشتن دماغي تير كموني يا عقابي متاليك به جراح مراجه نكنند!

2- با ديدن يكي خوش تيپ‌تر از خودشون، ميگرن نگيرن و از زور ناراحتي غش نكنند!

3- با داشتن قدي كوتاه كفش پاشنه 60 سانتي نپوشند و احساس قد بلندي نكنند!

4- روزي 24 ساعت با تلفن حرف نزنند!

5- روزي 30-40 هزار تومان آت و اشغال نخرند!

6- از مهموني و عروسی و براي هم خالي نبندند و با خالي‌بندي لايه اوزون رو سوراخ نکنند!

7- با يه دماغ عمل كرده احساس خوشگلي نكنند و فكر نكنند كه مادر زادي همينجوري بودن!

8- مطالب چرت و پرت اين قسمت رو بخونند و از عصبانيت سكته نكنند!
 
 

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 19:12 :: توسط : دانیال

تصور دخترها درمورد ازدواج:
 

قبل ازدواج!
 
 
.
.
.
.
.
.
 
بعد ازدواج!؟
 
 
 
درضمن هانیه جون دلاررفته بالا بخاطرهمین
 
قیمت جورابم رفته بالا
 
وگرنه قیمت همونیه که من گفتم
 
سعید

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 16:10 :: توسط : پونه و سعید

هه این دیگه ته منت کشیه..........

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 12:36 :: توسط : پونه و سعید

خداوند زن را برای رام کردن مرد آفرید.(ولتر)

مردها زبان را پدید آوردند تا نیاز دیرینه شان  به غرولند کردن را برآورده کنند.(لیلی

تاملین)

مردانی هستند که  در هیچ شرایطی نمی گذارند یک زن،صورتحساب را بپردازد؛پس

بگذارید برای این جوانمردی از مد افتاده ی خود پول خرج کنند.(دی ودمایر)

زن بودن واقعا وظیفه ی دشواریست،به خصوص وقتی سرو کارت با مردها بیفتد(ژوزف

کنراد)

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 12:6 :: توسط : الهه

*هم از زن بود دین یزدان به پای

                         یلان را به نیکی بود رهنمای*

                                             

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 11:58 :: توسط : الهه

چه حکایت جالبیست !!!

کلمه ی زندگی با زن آغاز میشود و کلمه ی مردن با مرد!!!   آخییییی الهی نازی

پس ببال به خود که آغاز زندگی هستی


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 11:50 :: توسط : الهه

_ حرفی نیست که زنهاکودن هستنداما انها برای این،اینطور افریده شده اند که بتوانند با مردها برابری کنند

_فرق شوهر کردن وسگ نگه داشتن:سگ گند به فرشت میزنه ،مرد به زندگیت

_بهترین انتقام از زنی که شوهرتونواز چنگتون در اورده:بذارین شوهرتون مال اون زن بمونه

( اقاسعیداین جورابارو کدوم سال خریدی ؟جان خودم چن روز پیش جوراب خریدم چهارتومن!!)


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 11:25 :: توسط : هانیه

تفاوت جوراب خریدن پسرودختر

عکس طنز تفاوت جوراب خریدن پسر با دختر

 

سعید

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 10:39 :: توسط : پونه و سعید

قبل از ازدواج

:

پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: می‌خوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟
دختر: منو می‌بوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو می‌زنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمی‌ام؟!
دختر: می‌تونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
.

.

 

.

 

 

 

 

بعد از ازدواج

 

 

:

به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

 

سعید



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 16:16 :: توسط : پونه و سعید

واقعا این آقایون عجب آدمایین!!!

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, :: 16:57 :: توسط : پونه و سعید

پسر بودن یعنی چه؟!!!

پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر

پسر بودن یعنی هی شماره دادنو هی منتظر زنگ بودن

پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمیگیره

پسر بودن یعنی کادو خریدن برای g.f

پسر بودن یعنی تا کی مفت خوری میکنی؟

پسر بودن یعنی پس کی دفترچه ی آماده به خدمت میگیری؟

پسر بودن یعنی به زور سیکل داشتن

پسر بودن یعنی بابا پس کی میری برام خواستگاری؟

پسر بودن یعنی حمالی کردن

پسر بودن یعنی جوراباتو دربیار حالم بهم خورد

پسر بودن یعنی چرا کار نمیکنی؟

پسر بودن یعنی ببخشین ماشینو خونه ام دارین که.....

پسر بودن یعنی همه ی مواقع مرد خونه هستی،حتی موقع دزد اومدن

پسر بودن یعنی عمرا عزیز دل بابا باشی

پسر بودن یعنی در اول جوونی سربازی در انتظارته

پسر بودن یعنی هر روز یک شکست عشقی خوردن

پسر بودن یعنی همه میرن مسافرت و تو باید بمونی و خونه رو بپایی

و اما پسر بودن یعنی هزار بدبختی دیگه...

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, :: 15:3 :: توسط : پونه و سعید

 

آقا یا خانوم نا شناس حد خودت رو بدون . این آ درس رو اشتباهی او مدی داداش


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 دی 1390برچسب:AMIRALI , :: 11:49 :: توسط : امیرعلی

جملات بزرگان درباره ی مردان

1.ازدواج با یک مرد مثل خریدن کالایی است که مدت ها مشتاقانه از پشت ویترین تماشایش کرده اید اما وقتی به خانه می رسید از خریدنش پشیمان می شوید. "جین کر"

2.مرد با ازدواج روی گذشته اش خط میکشد ولی زن باید روی آینده ی خود خط بکشد. "سیکنر لوییس"

3.قبل از ازدواج،مرد قبل از خواب به حرف هایی می اندیشد که شما گفته اید اما بعد از ازدواج،مرد قبل از اینکه شما حرف بزنید به خواب میرود. "هلن رولان"

4.مردها با یک بیماری وراثتی متولد می شوند.روانشناسان در تعریف این بیماری می گویند:ترس از اینکه اگر به زنی وابسته شوی،مرد مجردی در جایی دیگری ممکن است از زندگی بیشتر از تو لذت ببرد. "دید باری"

5.مردها از صفت "جوان" برای زن های زیر 18 سال و مردهای زیر 80 سال استفاده می کنند! "نانسی لین دزموند"

6.اگر زنی رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند و کلاه عجیب غریبی سرش بگذارد،شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خیابان میبرد ولی اگر کلاه کوچکی بر سرش بگذارد و کت و دامن خیاط دوز تن کند شوهرش با کمال میل او را بیرون میبرد و تمام مدت به زنی که رنگ شاد پوشیده و کلاه عجیب غریب سرش گذاشته و رژ لب زده است خیره می شود. "بالتیمور بیکن"

7.تنها %99 مردها هستند که باعث بدنامی %1 باقی مانده می شوند. "نویسنده ی ناشناس"

8.مرد مثل همان خروسی است که خیال میکند خورشید برای این طلوع میکند که صدای قوقولی قوقوی او را بشنود. "جرج الیوت"

9.وقتی مردی به من میگوید که میخواهد همه ی ورق هایش را رو کند بی اختیار به آستینش نگاه میکنم! "لزلی بلیستا"

(تا قبل از ازدواج فقط مرگ میتواند دو عاشق دلداده را از هم جدا کند اما بعد از ازدواج تقریبا هر چیزی میتواند سبب جدایی آنان شود.)

برای آقا سعیدم آروزی موفقیت میکنم

آتوسا

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, :: 10:50 :: توسط : پونه و سعید

 

صبح ساعت 5
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند. 

صبح ساعت 6
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.
جدید: بازهم خوابیده است

صبح ساعت 7
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون می رود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.


صبح ساعت 11
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی صورتش است

ظهر ساعت 12
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع مدیتیشن صحبت می‌کند 


ظهر ساعت 13
قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون طشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است.


 
ظهر ساعت 14
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکرفر بوده و در همان حال در حال تماشای Farsi1 می‌باشد. 

ظهر ساعت 15
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است. 

عصر ساعت 16
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.

عصر ساعت 17
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود. 

عصر ساعت 18
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد. 

شب ساعت 19
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است. 

شب ساعت 20
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوضه خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است. 

شب ساعت 21
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.
جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند. 

شب ساعت 22
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است. 

شب ساعت 23 و 24
قدیم: ... ( !!! ) استغفرالله  !!
جدید: در حال مشاهده TV هستند ایشون ، لطفاً مزاحم نشوید...

 

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, :: 1:50 :: توسط : دانیال

 

هانیه جون همه ی نظرای بی ادبانشو سعید پاک کرد اون (ناشناسم) حواسش باشه این وبلاگ مث وبلاگای دیگه نیس اگه یه بار دیگه بخواد بیاد بی ادبی کنه جلوشو می گیریم

اینم از قلم نیفته هر کی هر نظری میده یا هر اپی میذاره نشونه ی شخصیتشه...مام به اندازه ی ادبش بهش احترام میذاریم...اگه کسی تو این وبلاگ دوباره بی جنبه بازی دربیاره و بی ادبی کنه حتی اگه عضوم باشه حذفش می کنیم

آتوسا


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 23:12 :: توسط : پونه و سعید

مدیران وب لطفا یکی بیاد این ناشناسو خفش کنه ابروی وبو بردباکامنتاو  پیاماش یکی بیاد حالیش کنه که اشتباه اومده .پسرای باغیرت کجارفتین؟


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 21:54 :: توسط : هانیه

 سلام به اقا پسرای گل ودخترخانمای ....

من امتحانای ترم یکم

ازفردا شروع میشه دیگه کمترمیام نت

ازهمتون میخوام برام دعا کنید

که همین ترم اولی مشروط نشیم

سعید


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 21:24 :: توسط : پونه و سعید

آقایون.......؟؟؟!!!!

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 19:21 :: توسط : پونه و سعید

 

نمیدونستم یکی از آرزوهای آقایون پوشیدن لباس عروسه!!!

نویسنده:آتوسا


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 19:1 :: توسط : پونه و سعید

تیم الن: مامانم میگه:تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی وپنچرگیری اتومبیل است.

(خب مگه کار دیگه ایم بلدن!)


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 18:53 :: توسط : هانیه

راهی ساده برای اینکه پسرا تو خیابون به دختر نگا نکنن

از سعید جونم بابت دیشب عذرمیخوام

آتوسا


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 18:30 :: توسط : پونه و سعید

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 16:45 :: توسط : پونه و سعید

نیت

خدایاخودت یه دختری نصیبم کن که این شرایطو داشته باشه

- نجیب و پاک باشه

- دوست پسر نداشته باشه و به یک پسر قانع باشه

- دروغ نگه و راستگو باشه

- خوشگل و دوست داشتنی باشه

- بخاطر سرکیسه کردنم باهام نباشه

- بخاطر موقعیت و شرایطم پیشم نمونه

- دوست داشتنش واقعی باشه

- احساس،معرفت و عاشق واقعی باشه

- بی جنبه و بی ظرفیت نباشه و...

 جواب فال

آرزوتو ببر به گور ...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 13:56 :: توسط : امیررضا

 اتوسا جون خودتو ناراحت نکن بی خیال من میذارم به حساب شوخی . اقا سعید ناراحت نشدم.

مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ،ظاهری جدی پیدا میکنند .این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند(جان رابرت فاولز)

خوب بود؟


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, :: 13:27 :: توسط : هانیه

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
وای سعیدیعنی اینقدرگرسنه بودی؟؟؟؟ عکسی دیگرازسعید پسرهاشبیه سوسکن!!! سلام من تازه به جمعتون اضافه شدم و می خوام نویسندتون بشم.میشهههههههههههههههههمطلب ارسالی ازمحمد فتحی !!!!!!!!!!!!!!!! وحشی وحشی وحشی خخخخخخخخخخ گناه؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!!!!
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پسرودختر و آدرس boy.girls.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.